تنبلی در آموزه های قرآن
پنجشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۴۹ ق.ظ
یکی از نابهنجاری های اجتماعی که خانواده و جامعه از آن رنج می برد و بسیاری به آن حساسیت فوق العاده ای نشان می دهند، مساله تنبلی نوجوانان و جوانان است. البته این مساله اختصاص به یک گروه سنی ندارد ولی در چشم مردمان، تنبلی این گروه سنی به جهت فعال بودن طبیعی و جوشش و سرزندگی و شادابی بیش تر نمود پیدا می کند...
تنبلی به معنای تن پروری ، بی کارگی ، کاهلی و اهمال و سستی به کار رفته است.(فرهنگ فارسی ج 1 ص 1147) در قرآن واژگانی چون کسالی ، بطا و قاعد در این معنا و مفهوم به کار رفته است. قرآن نسبت به تنبلی افراد در مواردی چون جهاد و نماز و برخی از اعمال عبادی دیگر توجه داشته است. به نظر قرآن ریشه تنبلی در اموری چون جهاد و اعمال و تکالیف سخت و دشوار را می بایست در شک و تردیدی دید که آنان نسبت به خدا و دین دارند. فقدان ایمان کامل موجب می شود تا شخص نسبت به تکالیف سخت و دشوار واکنش مثبتی ندهد و با برخورد سرد خود آن را به کناری نهد؛ زیرا کسانی که به خدا و آخرت ایمان دارند می کوشند تا به آموزه های دستوری خدا و قرآن و پیامبران عمل کنند. شک و تردید در خدا و یا آخرت موجب می شود تا تکاهل و تسامح و تنبلی را پیشه خود قرار دهد و با جان و مال به دفاع از دین خدا و آموزه های آن اقدام نورزد.(توبه آیه 45 و 46)
قرآن ریشه و خاستگاه دیگری برای تنبلی نسبت به دین و آموزه های آن شناسایی و ردگیری می کند. به نظر قرآن عامل دیگر تنبلی در افراد را می بایست در ثروت و رفاه زیاد ایشان دانست. برخورداری از ثروت و امکانات مادی موجب می شود که شخص از کارهای سخت و دشوار بگریزد به ویژه آن که آن کار ارتباط تنگاتنگی با جان و مال او داشته باشد و او را در سختی جانکاهی قرار دهد.(توبه آیه 86)
از دیگر علل و عوامل تنبلی نسبت به آموزه های دینی دنیا طلبی و دل خوش داشتن به زندگی دنیاست؛ از این رو شخص حاضر نیست تا کارهای سختی را در پیش گیرد و از جان و مال خود مایه گذارد.(توبه آیه 38 و 85)
در تحلیل قرآن کسانی که به دین اسلام، ایمان کاملی ندارند و یا منافق هستند گرفتار تنبلی می شوند و این گونه است که در نماز گزاردن ( نساء آیه 142) ، جهاد در راه خدا(آل عمران آیه 167 و 168) و امور دیگری که سخت و دشوار است تکاهل و تنبلی می کنند.
قرآن به مومنان و منافقان و دیگرانی که در حوزه دین تنبلی و تکاهل می کنند هشدار می دهد که این گونه رفتار موجب حسرت و ندامت دیر و یا زودی می شود که راه گریزی از آن نخواهند داشت. زود هنگام آن این خواهد بود که دشمنان بر ایشان چیره شوند و یا از بهره های مادی و معنوی آموزه ها و عمل به آموزه های قرآنی بی بهره بماند و در آخرت نیز دچار خشم و عذاب الهی گردند.(نساء ایه 72 و 73)
با نگاهی به آیات قرآنی می توان دریافت که ریشه تنبلی عدم درک درست از شرایط و وضعیت و موقعیت فرد است. این مساله اختصاص به حوزه دین ندارد و هر کسی که در باره مساله و یا موضوع ای دچار تکاهل و تنبلی می شود و اقدام به کار و عملی نمی کند و در گوشه ای می خزد، در حقیقت شرایط و وضعیت خود را درک نکرده است. دانش آموزی که فایده درسی را درک نکرده است نسبت به آن واکنش درستی نشان نمی دهد و حاضر نیست تا آن را بیاموزد و این گونه نسبت به آن و یا همه دروس تنبلی می کند. بنابراین ایجاد انگیزه و تغییر در نگرش دانش آموز می تواند وی را نسبت به موقعیت خود و موضوع آگاه سازد. این گونه است که قرآن مساله را به سمت و سوی ایمان می کشد و به این نکته اشاره می کند که ریشه و خاستگاه تنبلی را می بایست در تحلیل نادرست بینشی و نگرشی فرد دانست. از آن جمله نگرشی که نسبت به دین و یا آخرت و خدا دارد و یا در مساله دانش آموزی به دانش خاصی نگرشی منفی نشان می دهد.
از این رو قرآن برای ایجاد تلاش در فرد می کوشد تا نگرش و بینش وی را نسبت به مساله تغییر دهد. کسی که بینش و نگرشی درست به مساله ای بیابد می کوشد تا به هر وسیله ای شده آن را به دست آورد. این گونه است که کارهای سختی چون جهاد و نماز بر وی سهل و آسان می شود و روزه و حج را به آسانی در هر شرایطی سخت و دشوار انجام می دهد.
بنابراین تغییر نگرش و بینش می تواند موجب شود تا شخص از تنبلی رهایی یابد و به آدمی سخت کوش و پر تلاش تبدیل گردد. والدین و اولیای مربیان نوجوانان نیز می بایست به مساله تغییر نگرش آنان توجه داشته باشند و با ایجاد علاقه و انگیزه آنان را به سوی تلاش و کوشش سوق دهند. این گونه است که به جای سرکوفت و هشدار و تهدید می توان با تغییر نگرش و با ابزار درونی و مهار باطنی شخص را به موضوع علاقه مند کرد تا انگیزه درونی وی را وادار به تلاش نماید.
قرآن هم چنین می کوشد تا تا با تغییر در نگرش کلی انسان نسبت به دنیا آن را ابزار و راهی برای تعالی نشان دهد. این تلاش از آن رو صورت می گیرد که تغییر نگرش می بایست در دو حوزه کلی و جزیی انجام گیرد.
مساله دیگری که قرآن به آن توجه می دهد مساله رفاه طلبی است. دنیا زدگی و رفاه زیاد شخص را تنبل می کند. بسیاری از خانواده ها در باره کودکان دچار اشتباهی فاحش می شوند و آنان را در رفاه زیاد پرورش می دهند که موجبات تنبلی را فراهم می آورد و نوجوانان را از تلاش باز می دارد.
این ها نکاتی بود که قرآن نسبت به علل و عوامل تنبلی و راه برونرفت و درمان آن بیان می کند. بنابراین به جای برخوردهای فیزیکی و کلامی تند بهتر است که از روش تغییر نگرش و تغییر در امکانات( تنبیه قرآنی ) بهره جوییم تا نابهنجاری تنبلی درمان شود.
خلیل منصوری