اصفیاى الهى در قرآن مجید
کتاب حق، از چهرههایى به عنوان برگزیدگان خدا یاد مىکند، تا تمام مردم عالم از کرامت و اخلاق و سنت و روش آن بزرگواران درس بگیرند.
علت برگزیده شدن آنان به توسط حضرت حق، ایمان و عمل صالح و پاکى نفس و سلامت قلب و علم و دانش و عبادت و بندگى خالص آنان بود....
و بدون شک هر کسى راه آنان را طى کند در حد ظرفیت خودش از برگزیدگان خدا خواهد شد.
«إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِینَ] «1».
بىتردید خدا آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را [به خاطر شایستگىهاى ویژهاى که در آنان بود] بر جهانیان برگزید.
ایمان، عمل صالح، خضوع، خشوع، حیا، صدق، صبر، امر به معروف، نهى از منکر، نماز، روزه، حج، انابه، علم، هشیارى، بصیرت، روشندلى، شجاعت، جهاد، خدمت به خلق خدا، بیزارى از دشمنان حق، خوف از مقام حق، درستى، پاکى، تزکیه نفس، ترک گناه، اقامه عدل، شهادت، امامت، توکل، توجه عمیق به قیامت، ذکر خدا، یاد مرگ.
با این صفات چگونه در مدار اصطفا و انتخاب قرار نگیرند و چرا محبوب حق و همه عالم نباشند؟
خداوند بزرگ در قرآن مجید به برگزیدگان از عبادش که از شر دنیا و آخرت، به خاطر صفات پاکشان در اماناند، از قول رسول گرامیش سلام داده آنجا که مىفرماید:
«قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ سَلامٌ عَلى عِبادِهِ الَّذِینَ اصْطَفى آللَّهُ خَیْرٌ أَمَّا یُشْرِکُونَ] «2».
بگو: همه ستایشها ویژه خداست و درود بر آن بندگانش که آنان را برگزیده است. آیا خدا بهتر است یا آنچه شریک او قرار مىدهند؟
آرى، سلامت همه جوانب وجود برگزیدگان الهى اقتضا کرده که خداوند بزرگ از قول پیامبرش به آن عزیزان سلام برساند، راستى انسان تا کجا قدرت پرواز و همسانى و هماهنگى با عالم ملکوت را دارد و تا چه اندازه مىتواند از ارزشهاى والاى الهى بهرهمند گردد، تا جاییکه بر اثر شدت اتصال به آن جناب اسم و رسمى و نام و نشانى جز عین عبودیت از انسان باقى نماند!
چنان به روى تو آشفتهام به بوى تو مست * که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست
دگر به روى کسم دیده برنمىباشد * خلیل من همه بتهاى آرزو بشکست
مجال خواب نمىباشدم زدست خیال* در سراى نشاید بر آشنایان بست
در قفس طلبد هر کجا گرفتارى است * من از کمند تو تا زندهام نخواهم رست
غلام همت آنم که پاى بند یکى است * بجانبى متعلق شد از هزار برست
مطیع رأى توأم گر دلم بخواهى سوخت * اسیر حکم توام گر تنم بخواهى خست «3»
بندگان خدا
خداوند بزرگ در قرآن مجید مردم را به سه دسته تقسیم مىکند، یک دسته را ظالم و دسته دیگر را میانهرو و مقبول و دسته دیگر را سبقت برنده در خیرات و به عنوان عباد برگزیده معرفى مىکند.«ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ] «4».
سپس این کتاب را به کسانى از بندگانمان که برگزیدیم به میراث دادیم؛ پس برخى از آنان [در ترک عمل به کتاب] ستمکار بر خویشاند و برخى از آنان میانهرو و برخى از آنان به اذن خدا در کارهاى خیر [بر دیگران] پیشى مىگیرند، این است آن فضل بزرگ.
بندگان برگزیده
قرآن مجید عدهاى از برگزیدگان الهى را نام برده و آنان را به عنوان معیار و میزان و تابلوى حیات الهى معرفى مىنماید.[وَ اذْکُرْ عِبادَنا إِبْراهِیمَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ أُولِی الْأَیْدِی وَ الْأَبْصارِ* إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِکْرَى الدَّارِ* وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الْأَخْیارِ] «5».
و بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را یاد کن که داراى قدرت و بصیرت بودند.* ما آنان را با [صفت بسیار پرارزش] یاد کردن سراى آخرت با اخلاصى ویژه خالص ساختیم.* به یقین آنان در پیشگاه ما از برگزیدگان و نیکاناند.
«وَ مَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهِیمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَ لَقَدِ اصْطَفَیْناهُ فِی الدُّنْیا وَ إِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ] «6».
وکیست که از آیین ابراهیم روى گردان شود، جز کسى که [خود را خوار و بىارزش کند و] خویش را به نادانى و سبک مغزى زند؟ یقیناً ما ابراهیم را در دنیا [به امامت و رسالت] برگزیدیم و قطعاً در آخرت از شایستگان است.
«قالَ یا مُوسى إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتِی وَ بِکَلامِی فَخُذْ ما آتَیْتُکَ وَ کُنْ مِنَ الشَّاکِرِینَ] «7».
[خدا] فرمود: اى موسى! من تو را به [ابلاغ] پیامهایم و به سخن گفتنم با تو بر همه مردم برگزیدم؛ پس آنچه را [از پیامهایم] به تو دادم، دریافت کن، [وبه کار بند] و از سپاسگزاران باش.
«قالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَیْکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ] «8».
[پیامبرشان] گفت: خدا او را بر شما برگزیده و وى را در دانش و نیروى جسمى فزونى داده و خدا زمامداریش را به هر کس که بخواهد عطا مىکند و خدا بسیار عطا کننده و داناست.
«إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمِینَ] «9».
و [یاد کنید] هنگامى که فرشتگان گفتند: اى مریم! قطعاً خدا تو را برگزیده و [از همه آلودگىهاى ظاهرى و باطنى] پاک ساخته و بر زنان جهانیان برترى داده است.
آرى، به فرموده حضرت صادق علیه السلام هر کس رکوع به حقیقت کند، یعنى تمام هستى و وجودش، جسم و جان و عقل و نفس و همه قوایش در رکوع و اطاعت و تسلیم نسبت به حضرت حق قرار بگیرد منور بنور بهاى حق و پوشیده به کسوت برگزیدگان شود. یعنى به مزد رکوع و اطاعت و تسلیمش از آثار الهیه که عبارت از ایمان و عمل صالح و اخلاق حسنه و سایر حقایق دینیه و کمالیه باشد بهرهمند خواهد شد و به دریایى از معارف و واقعیتها خواهد رسید و دل و جان و قلب و عقلش مرکز تجلى انوار جانان خواهد گردید.
به قول الهى آن عاشق وارسته:
عاشقیم و رندیم و مىپرستیم * سر خوشیم و مست از مى الستیمغیر عشق یارى به کعبه دل * هر چه بود بت بود و بت شکستیم
جز کمند گیسوى آن پرى رخ * شکر ایزد از هر کمند جستیم
دل زهر چه جز عشق حق بریدیم * دیده از رخ غیر یار بستیم
غیر عشق بازى زهر گناهى * توبه کرده وز هر جریمه رستیم
در رخ نکویان وفا ندیدیم * وز همه بجز یار خود گسستیم
سالکان راه حجاز وصلیم * سوى کعبه احرام عشق بستیم
کس چه داند از نیک و بد الهى * چیستیم ازوییم هر چه هستیم
پی نوشت ها:
(1)- آل عمران (3): 33.
(2)- نمل (27): 59. (3)- سعدى.
(4)- فاطر (35): 32.
(5)- ص (38): 45- 47.
(6)- بقره (2): 130.
(7)- اعراف (7): 144.
(8)- بقره (2): 247.
(9)- آل عمران (3): 42.
منابع مقاله:
کتاب : عرفان اسلامى جلد ششم
نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان