تصویر ثابت

نسیم وحی :: حکمت های قرآنی l مقالات قرآنی lپند های قرآنی l پرسش و پاسخ های قرآنی

حکمت های قرآنی l مقالات قرآنی l پند های قرآنی l پرسش و پاسخ های قرآنی l مرجع قرآنی l quran l اخبار قرآنی l قرآن l quran points l بانک مطالب قرآنی
نسیم وحی :: حکمت های قرآنی l مقالات قرآنی lپند های قرآنی l پرسش و پاسخ های قرآنی

وبلاگ نسیم وحی در تلاش است تا با کوشش خود، سهمی در گسترش قرآن داشته باشد.
امید است تا سایر افرادی که با مدیریت وبلاگ آشنایی دارند راه ما را ادامه دهند و سعی در گسترش مفاهیم قرآنی داشته باشند تا اینکه مقدمات ظهور آقا امام زمان(عج) فراهم شود و بهار حقیقی به وجود آید.
انشاء الله

آیه منتخب روز

بسم الله الرحمن الرحیم



پیوند ها

پیچیدگی قرآن همچون پیچیدگی دریا شیرین است!

سه شنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۱، ۰۳:۴۶ ب.ظ

قرآن مثل دریا است هم ساده و هم پیچیده . وقتی شما به دریا نگاه می کنید یک لذتی می برید، وقتی پای تان را در دریا می گذارید لذت دیگری دارد، وقتی در آن شنا می کنی لذت آن بیشتر است...

 وقتی قایقرانی می کنی لذا آن بیشتر است وقتی ماهیگیری می کنی لذت آن بیشتر می شود وقتی غواصی بکنی لذتش خیلی بیشتر می شود. قرآن هم این طور است. صوت قرآن یک لذتی دارد، ترجمه ی قرآن لذت دیگری دارد، تفسیر و تدبر در قرآن لذت دیگری دارد. 

عجایب قرآن در کلام بزرگان

حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: عجایب قرآن قابل شمارش نیست و کهنه نمی شود. ملاصدرا می گوید: من عمرم را در مسائل عقلی گذراندم ولی در اواخر عمرم فهمیدم که من در سایه بوده ام زیرا در اواخر عمرم به سراغ قرآن رفتم. 
ملاصدرا قطب علم است و این مطلب را در مورد قرآن می گوید. فیض کاشانی که دویست کتاب علمی دارد می گوید: در چند رشته تخصص یافتم ولی درهیچ کدام از علومی دوایی برای عطش علم خودم پیدا نکردم و در آخر عمر به سراغ قرآن رفتم. امام خمینی(ره) در کتاب صیحفه ی نور جلد 20 ص 20 می فرماید: اینجانب بطور جد می گویم از گذران عمر خودم ناراحت هستم که چرا از اول به سراغ قرآن نرفتم.
ما قرآن را می خوانیم که می فرماید: قسم به زیتون و انجیر. این جمله می تواند پایان نامه ی یک دکترا باشد که چرا قرآن به انجیر و زیتون قسم خورده است و به میوه های دیگر قسم نخورده است . مثلا در قرآن می خوانیم: وقتی دریاها جوش می آید. نکند مفهوم این جمله همان است که الان ژاپن می خواهد از آب دریا بنزین درست بکند. اینها برای ما تلنگر است. 
قرآن می فرماید: با آب یخ آب تنی بکنید. ما باید بدنبال این باشیم که آب سرد با پوست و اعصاب بدن چکار می کند. چرا اسم انجیر یک بار در قرآن آمد است ولی اسم زیتون هفت بار در قرآن آمده است؟ نکند خوردن یک انجیر و هفت زیتون آثاری دارد که خوردن یک زیتون و هفت انجیر آن آثار را ندارد.
چرا قرآن می فرماید که بدن خودتان را با سدر بشویید؟ رابطه ی سدر با پوست بدن چیست؟ ما فکر می کنیم که لباس پشمی خوب است در حالیکه قرآن می فرماید لباس پنبه ای خوب است.
قرآن می فرماید: وقتی به رنگ گوساله ی بنی اسرائیل نگاه می کردی، شاد می شدی. این آیه در مورد روانشناسی رنگ هاست . یعنی رنگ در روح اثر دارد. 

قرآن پیچیده است. آیا ما باید به سمت قرآن نرویم؟

قرآن مثل دریا است هم ساده و هم پیچیده . وقتی شما به دریا نگاه می کنید یک لذتی می برید، وقتی پای تان را در دریا می گذارید لذت دیگری دارد، وقتی در آن شنا می کنی لذت آن بیشتر است ، وقتی قایقرانی می کنی لذا آن بیشتر است وقتی ماهیگیری می کنی لذت آن بیشتر می شود وقتی غواصی بکنی لذتش خیلی بیشتر می شود. قرآن هم این طور است. صوت قرآن یک لذتی دارد، ترجمه ی قرآن لذت دیگری دارد، تفسیر و تدبر در قرآن لذت دیگری دارد. 
امام ر ضا (علیه السلام) می فرماید : در صبح چون تاریک است، شما می توانید نماز را بلند بخوانید ولی در ظهر چون شما را می بینند باید نماز را آهسته بخوانید
قرآن می فرماید: خدای مشرق ها و مغرب ها. الان مشخص شده است که کره زمین دور خودش و خورشید می گردد و همیشه یک جا مشرق و یک جا مغرب است. هزار و چهار صد سال پیش کروی بودن زمین مشخص نشده بود.در قرآن کلمه ی عسر دوازده بار تکرار شده است در حالی که کلمه ی یسر سی و شش بار تکرار شده است . یعنی با هر سختی سه تا آسانی هست. پس آمارها و تکرارهای قرآن هم رمز و راز دارد. 
نماز آهنگ و ریتم دارد. حتی دعاها هم آهنگ هایی دارد که اگر همه ی دانشمندان عرب جمع بشوند نمی توانند دعایی مثل جوشن کبیر بنویسند. یعنی کسی نمی تواند هزار تا صفت ریتم دار برای خدا بگوید. مثلا بعد از ماه رمضان شما نماز عید فطر می خوانید که پنج تا قنوت دارد و از خدا درخواست داری ولی در نماز آیات که انسان از ترس زلزله نماز می خواند باید چندین باز رکوع برود و خم بشود. همه ی اینها فرمول دارد.
امام رضا (علیه السلام) می فرماید: در صبح چون تاریک است، شما می توانید نماز را بلند بخوانید ولی در ظهر چون شما را می بینند باید نماز را آهسته بخوانید. 
در نماز نظم وجود دارد یعنی اولش با الله اکبر شروع می شود و با السلام علیک ورحمة الله و برکاته تمام می شود و مدت آن مشخص است .( هفت دقیقه طول می کشد)
باید از اول قرآن در زندگی ما بیاید. ما بجای یاد گرفتن تفسیر عربی می توانیم قرآن یاد بگیریم. ما باید راز قرآن را بفهمیم. حضرت یوسف خواب خودش را به پدرش می گوید و یعقوب به او می گوید که این خواب را به برادران خودت نگو زیرا آنها برای تو نقشه می کشند. آیا این یک قصه ی ساده ی یک پدر و پسر است؟ خیر.
الان ما نباید بگوییم که کتاب های خطی در کدام کتابخانه است زیرا آنها را می دزدند. من در یکی از کشورهای اروپایی، ستون های تخت جمشید را دیدم. ما نباید افراد نابغه را معرفی کنیم زیرا آنها را می دزدند. ما نباید جای نفت خودمان را بگوییم. 
وقتی در قرآن پدر یوسف به او می گوید که خواب خودت را به برادرت نگو، پس ما نباید کار خودمان را به دشمن بگوییم. این درس رازداری را به ما می دهد. ما نباید چیزی را بگوییم که دشمن برای ما نقاشی بکشد.

برای اینکه قرآن معیار ما باشد باید چکارکرد ؟

باید از قرآن شناسان دعوت بعمل آید. ما، در این راه پول خرج می کنیم ولی آنها را هدر می دهیم. مثلا ما فردی را می آوریم که آیت الکرسی را روی برنج نوشته است. آیا این مشکلی را از جامعه حل می کنیم که ما پولی خرج کنیم و طرف را با هواپیما از آن طرف دنیا برویم؟ مثلا ما فردی را می آوریم که آیة الکرسی را با یک نفس می خواند. آیا باید به این فرد جایزه دارد؟
قرآن می فرماید: با حالت مستی نماز نخوانید زیرا نمی فهیمد که چه می گویید. 
قرآن می فرماید: با پدر و مادر بخوبی صحبت کن، با مردم به لسان قوم شان صحبت کن، ما نباید اصطلاحاتی را بکار ببریم که همه متوجه بشوند، برای تبلیغ با نرم صحبت کرد، محتوای حرف شما محکم باشد، صحبت شما رسا باشد، خدا برای همه چیز حرف دارد. قرآن نسخه است و ما باید به این نسخه عمل کنیم. 
هر محصولی که شما می خرید کاتالوگی دارد که سازنده آن محصول را معرفی می کند. خدا انسان را ساخته است و دفترچه ی انسان قرآن است. اگر ما قرآنی بشویم باید همه ی کارهای مان را قرآنی کنیم از جمله ازدواج، تجارت، ورزش و ... زیرا خدا خالق ماست. 
کسی که ما را ساخته است می داند که گوشت خوک برای ما بد است ولی غربی ها آنقدر آن را مصرف کردند که بعد فهمیدند که این گوشت برای انسان بد است. خدا فرموده است که این گوشت به این معده نمی سازد. هیچ وقت شما از دکتر نمی پرسید که فلسفه ی اینکه من باید دارو را هر هشت ساعت یا چهار ساعت بخورم چیست؟ 
ما از کسی که هستی را آفریده اطاعت نمی کنیم ولی از یک دکتر اطاعت می کنیم. خدا مصلحت شما را بهتر می داند. اسلام می فرماید که فرزند دار بشوید ولی شما می گویید که بگذار چند سالی خوش باشیم. بیشتر طلاق ها بخاطر بچه نداشتن است زیرا بچه مثل یک گچ این دو تا آجر (پدر و مادر) را کنار هم نگه می دارد. بچه برای ما ایجاد سرگرمی می کند. تمام کمالات ما در بچه داری شکوفا می شود: نظارت، مدیریت، کنترل، تشویق، توبیخ، برنامه ریزی، احساس، عواطف، آموزش و ... ما بجای اینکه با بچه انس بگیریم بارفتن به پارک وگردش خودمان را سرگرم می کنیم. اختلاف سنی پدر و بچه باید کم باشد، یک پدر چهل ساله با یک نوزاد سخت پیوند می خورد. 
وقتی در قرآن می فرماید که قوم قریش تابستان کوچ می کردند یعنی منظور اش این است که تابستان کار را تعطیل نکنید و جابجابشوید . پس لایلاف القریش یعنی تعطیل نکنید
خدا می فرماید که به خانم دیگری نگاه نکن و تمام عشق شما باید همسر خودت باشد. اگر خانم و آقا به اسم آزادی با هر جوانی سلام و احوالپرسی کردند، تا این دو نتوانند با هم سازگاری داشته باشند به سراغ افراد دیگر می رود. اگر این خانم و آقا فقط با خودشان ارتباط داشته باشند، عشقشان روی یکدیگر متمرکز می شود. دو نفر که سن شان بالا باشد برای برقراری ارتباط مشکل دارند و سخت به یکدیگر پیوند می خورند.
برای حل مشکلات باید به قرآن برگردیم. ما قرآن را کنار گذاشته ایم و بدنبال روانشناسان هستیم. همانطور که ما در کار پزشک مداخله نمی کنیم نباید در کار خدا هم مداخله کنیم. در قرآن داریم که خدا نوزده فرشته ی نگهبان در بهشت دارد. ما نمی توانیم بگوییم چرا بهشت نوزده تا نگهبان دارد و بیست تا نگهبان ندارد؟ ما نباید در کار خدا دخالت بکنیم. 

یک توصیه ی قرآنی

باید قرآن محور باشیم. یک سخنران باید نصف صحبت هایش را از قرآن بگوید.
قرآن به پیامبر می فرماید: بیان کن آنچه را که ما نازل کرده ایم. تبلیغ باید کوتاه وروان باشد. شما نباید بگویید که ابراهیم به عمویش گفت که چرا بت می پرستی؟ بلکه بگویید که منظور قرآن این است که برای تبلیغ دین اول از نزدیکان خودت شروع کن، در اصلاح و ارشاد سن و عدد شرط نیست. 
وقتی در قرآن می فرماید که قوم قریش تابستان کوچ می کردند یعنی منظور اش این است که تابستان کار را تعطیل نکنید و جابجا بشوید. پس لایلاف القریش یعنی تعطیل نکنید.

منبع: برنامه سمت خدا؛ بیانات حجت الاسلام قرائتی


منبع: www.noorportal.com
این صفحه را به اشتراک بگذارید
  • سید جواد میری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

کپی برداری از مطالب تنها با ذکر منبع و ذکر لینک بلا مانع است در غیر این صورت حرام است و ما هیچ گونه رضایتی نداریم

تحلیل آمار سایت و وبلاگ