تصویر ثابت

نسیم وحی :: حکمت های قرآنی l مقالات قرآنی lپند های قرآنی l پرسش و پاسخ های قرآنی

حکمت های قرآنی l مقالات قرآنی l پند های قرآنی l پرسش و پاسخ های قرآنی l مرجع قرآنی l quran l اخبار قرآنی l قرآن l quran points l بانک مطالب قرآنی
نسیم وحی :: حکمت های قرآنی l مقالات قرآنی lپند های قرآنی l پرسش و پاسخ های قرآنی

وبلاگ نسیم وحی در تلاش است تا با کوشش خود، سهمی در گسترش قرآن داشته باشد.
امید است تا سایر افرادی که با مدیریت وبلاگ آشنایی دارند راه ما را ادامه دهند و سعی در گسترش مفاهیم قرآنی داشته باشند تا اینکه مقدمات ظهور آقا امام زمان(عج) فراهم شود و بهار حقیقی به وجود آید.
انشاء الله

آیه منتخب روز

بسم الله الرحمن الرحیم



پیوند ها

عشق به دنیا از دیدگاه‏ قرآن

سه شنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۱۳ ب.ظ

‏ اثرات مرگبار وابستگی به دنیا در قرآن،در ایات متعددی دوستی دنیا و ترجیح آن بر آخرت و پی‏آمدهای آن با عبارات مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است،مثلا در دو سوره:یکی در سورهء "ابراهیم‏"،و دیگری سورهء"نحل‏"با کلمهء"استحبوا"تعبیر آورده شده است.

در سورهء ابراهیم آیه/3،کافران را معرفی می‏کند و با ذکر سه صفت،وضعشان را کاملا مشخص می‏سازد،بطوریکه مسلمانان بتوانند در اولین برخورد آنها را بشناسد.یکی از این‏ سه صفت اینست که:"آنها کسانی هستند که زندگی پست این جهان را به زندگی آخرت مقدم می‏شمارند"
«الذین یستحبون الحیوة الّدنیا علی الآخرة»
بخاطر همین روحیه،ایمانو حق و عدالت و شرف و آزادگی و سربلندی را که از ویژگیهای‏ علاقمندان زندگی جهان دیگر است،فدای منافع پست و شهوات خود می‏سازند.
در این آیه گرچه ظاهر"یستحبّون‏"اینست که انسان تلاش در محبت چیزی می‏کند،و لکن این کلمه هر گاه با کلمهء"علی‏"متعددی شود،معنی مقدم داشتن و ترجیح را می دهد(برای‏ توضیح بیشتر به مفردات راغب مراجعه کنید)که ریشهء آن دوستی به دنیا و وابستگی شدید به‏ آن می‏باشد. و در سورهء نحل آیه 107،در مقام بیان حالات کسانی است که بعد از ایمان آوردن،کافرشدند و مرتد گشتند.خداوند در این آیه عاقبت اینها را که عذاب الهی است بیان می‏کند و علت مرتد شدن آنها را اینگونه بازگو می‏کند:"این،بدان جهت است که آنان زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح دادند و بهمین جهت بار دیگر در طریق کفر گام نهادند"
[ذلک بانّهم‏ استحبّوا الحیوة الدنیا عن الآخرة].
و بدیهی است که بدنبال ترجیح و یا مقارن آن،مرحله انتخاب فرا می‏رسد و انسان غافل‏ از خدا،تنها دنیا را برای زندگی خویش انتخاب می‏کند و به آخرت پشت می‏نماید.و در قرآن‏ از این معنا(انتخاب دنیا بجای آخرت)اینگونه تعبیر شده است:
"...آثر الحیاة الدنیا"
چنانکه خداوند در سوره‏"النازعات/38"می‏فرماید:
«فامّا من طغی و آثرا الحیوة الدنیا فانّ الجحیم هی المأوی‏":((و اما آنکس که سرکشی کرد و زندگانی این دنیا را برگزید.بی‏گمان دوزخ محل او باشد».
آری،دوزخ لازمهء طبیعی حالت طغیان و انتخاب دنیا در مقابل آخرت می‏باشد.

آثار وابستگی به دنیا:

دنیا پرستی:انتخاب در برابر آخرت علاوه بر اینکه خود مذموم است،و مانع از تکامل روح و پرواز نفس انسان در عالم معنویات و سیر بسوی "الله‏"می‏باشد آثار سوء متعدد را نیز در بردارد که بنوبهء خود قابل توجه است:

1.حسرت در دنیا:

اگر علاقه بدنیا از حد متعارف زیاد باشد و حرص و طمع و آز و آرزوی آن،افزون گردد و در برابر،امکانات انسان از قوای بدنی و فکری تا اسباب ظاهری و مادی و معنوی برای تحقق‏ خواست‏ها و تمایلات محدود شود.طبیعی است که انسان در برابر آنچه از دستش رفته و ارزوهایش تحقق نیافته است حسرت می‏خورد،و علاوه بر این در روز قیامت عذاب الهی را می‏بیند که بر او مسلط می‏شود و از کردهء بد خویش و اقبال زیادش به دنیا و عدم توشه و آذوقه‏ آسایش در آخرت،دچار ندامت می‏گردد و حسرت او را آزار می‏دهد که چرا از متاع دنیا به‏ مقدار نیاز اکتفا نکردم،و چرا مال و ثروت را در راههای صحیح خداپسندانه مصرف ننمودم؟ چرا سرمایهء عمر را به بطالت گذراندم،و چنانکه باید وسائل آسایش و راحتی سرای آخرت‏ تأمین ننمودم.همه این افکار باعث حسرت و ندامت او می‏گردد.
امام صادق(ع)از جدش رسول خدا(ص)نقل می‏کند:"من لم یتغیّر بعزاء اللّه تقطّعت‏ نفسه حسرات علی الدنیا":((کسی که صبر نکند و خود را راضی ننماید به مقداری که خداوند او را از مال دنیا روزی کرده است،نفس او دچار حسرتها می‏گردد-که او را می‏آزارد-))
در این روایت،علاوه بر بیان اصل حسرت که دامنگیر دنیاپرستان می‏شود،راه علاج‏ "بیماری حسرت خوری‏"را نیز نشان می‏دهد،و آن راضی بودن به آنچه از روزی به او داده‏ شده،یعنی خداوند که روزی او را مقدار معین و باندازه،قرار داده است،لابد حکمتی در او هست و مصلحت شخص او در آن وجود دارد.انسان نباید در مقابل این مصلحت خدائی که‏ متناب با وضع روحی و جسمی و قوای بدنیو شرائط موجود خارجی و میزان کوشش و تقلای‏ او دارد مقاومت کند،و مسلما نتیجهء آن جز انواع حسرتها چیز دیگری نیست.

انواع حسرت‏ها:

بدیهی است حسرتها یکنواخت نیستند و شدت و ضعف دارند.در مواردی ممکن است‏ حسرت شدید باشد،آنجا که علاقه و حب به دنیا و مال دنیا شدید باشد،و ممکن است در برخی‏ از موارد شدید نباشد،بهرحال این قاعده درست است که شدت حسرت با شدت علاقه بدنیا و وابستگی به آن در رابطهء مستقیم قرار دارد.
امام صادق(ع)فرمود:"من کثرا شتباکه بالدنیا کان اشدّ لحسرته عند فراقها"2:((کسی که روابط او با دنیا زیاد باشد،بهنگام جدائی از آنها،حسرت او نیز زیادتر است)).
جالب اینست که در برخی از روایت امام اینگونه فرمودند:"من رای ماله فی میزان‏ غیره فادخله الله به النار و ادخل وارثه به الجنّة"3:((کسی که در روز جزاء ببیند که مال او (که با زحمات فراوان آنرا بدست آورده است)در میزان اعمال دیگران قرار دارد و این مال، صاحبش را به جهنم می‏برد،ولی وارثش بتوسط همین مال به بهشت می‏رود)).
این روایت به این معنا است که:مال وسیله‏ای بیش نیست،و مهم این است که مال از کجا تهیه و در چه راهی مصرف می‏شود؟ممکن است صاحب مال بوسیلهء این مال به دوزخ‏ برود،و همین مال در دست کسانی قرار گیرد و آنرا در جای نیکو مصرف کنند و به بهشت بروند.

کیفیت حسرت و معنا آن:

درروایتی از امام صادق(ع)در مورد آیه زیر از آنحضرت سئوال کردند:
«کذلک یریهم اللّه اعمالهم حسرات عظیم‏"(بقره/167):خداوند در روز قیامت‏ نتیجه اعمال آنها را نشان می‏دهد،در حالیکه همراه آن دچار حسرتها هستند»،فرمود:این‏ آیه در مورد مردی است که مال خود را ترک کند و از دنیا برود و در اثر بخلی که دارد آن را در طاعت خداوند مصرف نکند،و این مال را،دیگری صاحب بشود و او این مال را در طاعت خدا بکاربرد،یا در معصیت او،و بهر حال صاحب مال در روز قیامت دچار حسرت و ندامت می‏گردد؛ اگر در اطاعت خدا بکار برد،صاحب مال در روز قیامت مال خود را می‏بیند که در میزان اعمال‏ دیگری قرار گرفته است و دچار حسرت می‏شود که از مال او دیگری بهره برده،و او بی‏بهره‏ است،و اگر در معصیت خدا مصرف گردیده،باز دچار حسرت می‏شود که با مال او معصیت خدا انجام گرفته است. (مستدرک ج 3 ص 646)
***

2.سه خصلت برای دنیا پرستان:

طبیعی است انسانی که بخواهد در دنیا زندگی کند،خالی از "هم‏"نیست،و بدون آرزو و امید نمی‏تواند این زندگی را به آخر برساند.این حالات اگر موقتی باشد و دوام نداشته‏ باشد قابل تحمل است،زیرا عصه و ناراحتی یک لحظه را به امید راحتی در لحظاتـ بعدی‏ می‏تواند به آسانی تحمل کند،ولکن گاهی این سه خصلت در اعماق روح انسانها به مثابه‏ سوهانی،روح آدم را همواره می‏آزارد و آسایش و راحتی را برای مدت مدید یا برای همیشه از انسان سلب می‏کند.اینجاست که مصیبت پیدا می‏شود و زندگی تبدیل به جهنم می‏شود.
ابویعفور نقل می‏کند که از امام صادق(ع)شنیدم فرمود:کسی که وابستگی به دنیا داشته‏ باشد دچار سه خصلت می‏شود:
1.هم و غمی که زایل نمی‏شود.
2.آرزوئی که لباس عمل نمی‏پوشد.
3.امیدی که هرگز به آن نمی‏رسد4
***

عکس‏العمل دنیا پرستان و مؤمنان در مقابل این سه خصلت:

دنیا پرستان با پرهیزکاران و مؤمنان واقعی دو عکس‏العمل متضاد در برابر این سه‏ حالات،پیدا می‏کنند:"مؤمنان‏"واقعی در برابر دنیا و زندگی دنیا در عین کوشش و فعالیت، حالت توکل و صبر را پیشه می سازند و کمبودهای خود را از این طریق جبران می‏کنند،ولکن‏ "دنیا پرستان‏"و وابستگان بدنیا،چون این حالات را در خود نمی‏یابند و در کمبودهای دنیا همواره غصه می‏خوردند و بی‏تابی نشان می‏دهند،و در حقیقت فرق بین این دو طائفه بطرز فکر و مبانی عقیدتی برمی‏گردد.
مؤمن واقعی عقیده دارد که از دنیا و رحمت و کوشش در آن بقدری که خداوند قسمت‏ کرده و نصیب او ساخته به او می‏رسد،ولکن دنیا پرست و دنیا دوست،تنها هدف را رسیدن به آنچه آرزو می‏کند و دنبال آن فعالیت می‏کند می‏داند.و غفلت از این دارد که مطابق آیات و روایات معتبر موجود قسمت و بهرهء هر کسی از دنیا محدود است وبا استعداد و مقدار اندیشه و توانائیجسمی و روحی و کوشش و جدیت او در رابطهء مستقیم قرار دارد.
این حقیقت را امام صادق(ع)دریک عبارت لطیف و زیبائی بیان کرده است:
"من اصبح و امسی و الدنیا اکبرهمّه جعل اللّه الفقر بین عینیه و شتّت علیه امره و لم ینل‏ من الدنیا الا ما قسم له..."5:((کسی که صبح کند و صبح را به شب برساند در حالیکه بزرگ- ترین اهتمام او دنیا باشد،خداوند(سه خیر را برای او پیش می‏آورد:)فقر و ناداری را جلو دو چشم او قرار دهد و شیرازهء زندگی او را د هم و بر هم می‏سازد و از دنیا نیز به او نمی‏رسد مگر به‏ مقدار آنچه نصیب او است))


حسین حقّانی زنجانی

پی نوشت ها:

(1).وافی ج 3 ص 152
(2).وافی ج 3ص 154
(3).بحار ج 73 ص 142
(4).عن ابی یعفور قال سمعت ابا عبداللّه(ع)یقول:"من تعلّق بالدنیا تعلّق قبله بثلاث‏ خصال:هم لا یغنی و امل لایدرک و رجاء لاینال‏"(وافی ج 3 ص 154)
حضرت علی بن موسی الرضا(ع)میفرماید: الفتوة اربعة:التواضع مع الدولة،والعفو مع القدرة؛و النصیحة مع العداوة؛والعطیة بلامنة
:جوانمردی در چهار چیز است:
فروتنی و تواضع در حال ثروت
عفو و بخشش در حال قدرت
نصیحت و خیر خواهی در حال عداوت
بخشش بدون منت


منبع: www.maarefquran.org
جمع آوری: نسیم وحی
این صفحه را به اشتراک بگذارید

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

کپی برداری از مطالب تنها با ذکر منبع و ذکر لینک بلا مانع است در غیر این صورت حرام است و ما هیچ گونه رضایتی نداریم

تحلیل آمار سایت و وبلاگ